خرید، کتاب فرهنگ خوب، کتاب روز ذهن آگاه، کتاب زندگی خود را طراحی کنید،
کتاب روز ذهن آگاه «روشهای عملی برای یافتن تمرکز، آرامش و شادی از صبح تا شب» یکی از پرفروشترین کتابهای واشنگتن پست است که در سال 2018 توسط «لوری جی. کامرون» تالیف و در سال 1398 توسط «رضا جمشیدی صفا» ترجمه شده است
کتاب «روز ذهن آگاه» با عنوان فرعی «روشهای عملی برای یافتن تمرکز، آرامش و شادی از صبح تا شب» یکی از پرفروشترین کتابهای واشنگتن پست است که در سال 2018 توسط «لوری جی. کامرون» تالیف و نخستین بار در سال 1398 توسط «رضا جمشیدی صفا» ترجمه شده است.
کتاب روز ذهن آگاه در 4 فصل «خانه»، «کار»، «بازی» و «عشق» و 50 بخش با مثالها و تمریناتی جالب نوشته شده است که مطالعه آن میتواند تاثیر خوبی بر کیفیت حال و زندگی ما در خانه و محل کار داشته باشد. همانطور که از نام کتاب روز ذهن آگاه پیداست موضوع این کتاب درمورد ذهن آگاهی یا mindfulness است چیزی که مجله «نیویورک تایمز» از آن به عنوان «انقلاب ذهن آگاهی» یاد می کند.
خوبی کتاب روز ذهن آگاه در این است که با تمرینات عملی لذت بخشی که بر اساس یافته های ثابت شده علمی و دانش روانشناسی روز دنیاتهیه شده است باعث می شود شما با افزایش تمرکز بیشتر در زمان حال حضور داشته باشید و از لحظات خود بیشتر لذت ببرید. کما اینکه در این کتاب با رویکردی واقع بینانه به نحوه ی برخورد با لحظات سخت زندگی هم پرداخته شده تا میزان آگاهی خود را افزایش دهید و هیجانات خود را بهتر مدیریت کنید.
«کتاب راهنمای زیبای «لوری کامرون » پیشنهادهای تازه ای به منظور ایجاد و رشد یک روش ذهن آگاهانه برای زندگی در دنیا ارائه می دهد و با کاوش رویکردهای ثابت شده ی علمی و روش های جالب، زندگی معناداری را در محل کار، خانه و روابط عاشقانه به وجود می آورد.»
- «دانیل جی. سیگل»، روانپزشک و استاد «دانشکده پزشکی در دانشگاه کالیفرنیا»؛ نویسنده پرفروشترین کتاب «نیویورک تایمز»، به نام «بینش ذهن: علم جدید تحول شخصی »
خواه شما خود را شخصی سحرخیز یا شب زنده دار بدانید، می توانید در نحوه ی شروع روز خود استاد شوید. روش بیدار شدن شما از خواب می تواند تعیین کند که آیا احساس تمرکز، شفافیت، اراده، و دل روشنی دارید - یا این که با تیرگی و آشفتگی، با حس استرسی که بدن تان را منقبض کرده، ذهن تان را تیره و تار نموده، و قلب و دیدگاه تان را بسته است از درب خانه بیرون می زنید. برای اکثر ما مردم، صبح ها به محض این که دکمه زنگ ساعت را خاموش می کنیم افکار عادتی به ذهن مان یورش می آورد؛ و درحالی که حاضر می شویم این افکار مانند یک لیست پخش از ده مورد اصلی نگرانی و برنامه ریزی مدام در اطراف سرمان می چرخد. ما اغلب با حالت خلسه و خواب آلودگی در روزمرگی های صبح به سر می بریم؛ و به صورت خودکار از تخت خواب به صبحانه، به محل کار یا به قرار ملاقات ها می رویم.
اما به چه قیمتی؟ این افکار شما را از توجه به عطر خوش گل ها در صبح، رایحه ی دلپذیر دم کردن چای یا قهوه، یا صدای شیرین فرزندتان باز می دارد. خودکاری شما را از طراوت واضحی که در زمان حال وجود دارد خارج می کند – یعنی هنگامی که در زمان حال حضور دارید طراوت آنچه در لحظات اولیه روز شما اتفاق می افتد را حس می-کنید.
شاید پذیرش آن سخت باشد؛ اما ذهن شما هنگام انجام کارها در حدود نیمی از زندگی تان در زمان حال حضور ندارد – طبق تحقیقات دانشگاه «هاروارد » در سال 2010، به طور متوسط در 47 درصد از زمان زندگی، ذهن انسان در زمان حال حضور ندارد. پس زمانی که ذهن شما در زمان حال نیست کجاست؟ ذهن ما اغلب درحال نشخوار، نگرانی، وسواس و قضاوت می باشد و یا با چیزهایی که تاکنون اتفاق افتاده یا ممکن است اتفاق بیافتد اشغال می شود: این ها سازه های ذهن ما هستند تا این که واقعیت باشند. بیشتر اوقات شما روی کتابی که دارید می-خوانید، موسیقی که دارید گوش می دهید، یا حرف همکاری که دارد با شما صحبت می کند، متمرکز نمی مانید. ما به خصوص هنگام هیجانات سخت یا ناخوشایند مانند عصبانیت و غم در زمان حال نمی مانیم. اما با وجود این وضعیت، چگونه می توانیم آن را تغییر دهیم؟ چه می شود اگر شما در زندگی بتوانید حتا 10 درصد بیشتر در زمان حال باشید؟
آزادی و خوشحالی ما در گرو قدرت انتخاب ماست که چگونه در زندگی که درست همین جا و همین حالا است حضور یابیم.
بر کسی پوشیده نیست که مدیر عاملان برتر، بازیکنان تیمهای «لیگ برتر فوتبال»، مجریان و هنرمندان، و بانکداران «وال استریت » در حال تمرین ذهن آگاهی هستند و اصول آن را به سازمان های خود نیز آموزش می دهند. برای این کار دلیل خوبی وجود دارد: این که ذهن آگاهی می تواند شما را در کار بهتر کند. منظور من فقط آرام تر و چابک تر بودن در کار نیست، بلکه موثرتر، باشخصیت تر و خلاق تر بودن هم هست. این ها خصوصیاتی هستند که برای هر شخص حرفه ای مفید است – خواه شما در یک دفتر کار کنید، یک کسب و کار آنلاین خانگی داشته باشید، در رستوران کار کنید، یا «دی جی» یک باشگاه رقص باشید (یکی از شغل های مورد علاقه سابق من!)، در بیمارستان از افراد مراقبت کنید، یا هر کار و تلاش دیگری که در ازای کسب پاداش از مهارت های خود استفاده کنید، این خصوصیات به شما کمک می کنند.
همه ی ما می دانیم که کار در هر ظرفیتی شادی ها و چالش های خود را دارد؛ از احساس موفقیت هنگام تحویل یک پروژه بزرگ گرفته تا هیجاناتی که از برخورد با روابط سخت، چالش های غیرمنتظره و شکست ها ناشی می شود. خواه شما با یک تجدید سازمان، رابطه سخت با یک همکار یا لغو پروژه مورد علاقه تان روبرو شوید – ذهن آگاهی شما را قادر می سازد تا نحوه ی ارتباط خود را با تجارب چالش انگیز تغییر داده و با متانت بیشتری با آن ها برخورد کنید.
اگرچه، گاهی اوقات، هیجانات ما بیشتر احساس تحلیل برنده دارند تا سازنده، اما ابزارهایی وجود دارد که می توانند به ما کمک کنند. «یادداشت ذهنی » (که متفاوت از برچسب نام گذاری است که قبلاً اشاره شد) یکی از این مهارت هاست. پزشک متخصص مغز و اعصاب، «دان سیگل »، توضیح می دهد که چگونه شناسایی و نام گذاری هیجانات می تواند روشی برای ایجاد خود-کنترلی و ثبات باشد. هنگامی که از کلمات برای توصیف حالت های هیجانی درونی خود استفاده می کنید، شما فعالیت را از بخش هیجانی (لیمبیک ) مغز خود به مرکز منطقی و عقلانی مغزتان (قشر جلومغزی ) منتقل می کنید که مرکز عملکرد اجرایی است. این بدان معنی است که شما توانایی بیشتری در مدیریت هیجانات به روشی سازگار و انعطاف پذیر دارید. من به دختر کوچکم یاد می دادم که وقتی ناراحت است «از کلمات خودش استفاده کند». و مانترای مشابه آن این است: «بِنامش تا رامش کنی.»
«کاترین »، که یک سردبیر مجله در «نیویورک سیتی» و یکی از مراجعه کنندگان من است، این توانایی را در یک جلسه حساس با تیم تیراژ نشریه به کار گرفت. کاترین در جلسه متوجه گرفتگی گلو و داغی صورتش شد. این خانم به خاطر چندین ماه تمرین تنفس ذهن-آگاهانه و اسکن بدن توانست این هیجانات را شناسایی کند: او با خود گفت، نگرانی این جاست. من ترس را در بدنم حس می کنم. «کاترین» نفس عمیقی کشید و هیجانات را در حال حرکت و گذر مانند امواج مشاهده می کرد؛ او سعی نکرد آن ها را نادیده بگیرد، موضوع را تغییر دهد یا از اتاق خارج شود. در عوض، او از خودش پرسید چه خبر است – او دارد به خودش چه می گوید؟ «کاترین» خیلی زود تشخیص داد که از ریزش مکرر تعداد تیراژ مجله و تاثیراتی که آن بر نتایج عملکرد سه ماهه اش خواهد گذاشت می ترسد. درک و تصدیق این امر مغز منطقی «کاترین» را بر خط بازگرداند و به او کمک کرد تا سیستم عصبی اش را آرام کند؛ و از این پاسخ هیجانی به عنوان داده ای آموزنده استفاده کرد. او درحالی که نفس عمیق می کشید، توانست خود را با وضوح بیشتری ببیند؛ ترس خود را بپذیرد؛ و با ذهنی شفاف تر شروع به ایجاد راه حل های خلاقانه کند.
مانند وضع هوا، هیجانات همیشه درحال تغییر هستند و به تدریج به چیز دیگری تبدیل می شوند. و نشانه های بدن «چراغ چک موتور» شما هستند که توجه شما را جلب می کنند و به شما اطلاعات مهمی می دهند تا بتوانید خود را با شرایط تنظیم و سازگار کنید. در این معنا، ذهن آگاهی به شما به عنوان یک فرد حرفه ای – و در هر نقش دیگری که در زندگی تصور کنید - خدمت می کند. در این جا، من سخن استاد و نویسنده، «جیمز باراز » را یک یادآور عالی برای این اصل می دانم، او می گوید: «ذهن آگاهی یعنی فقط آگاه بودن از آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد بدون این که آرزو کنید ای کاش آن متفاوت بود؛ لذت بردن از خوشی بدون این که توجه کنید چه وقت آن تغییر می کند (که تغییر خواهد کرد)؛ ماندن با ناخوشی بدون ترس از این که همیشه وضع این چنین خواهد بود (که نخواهد بود).
«کتاب روز ذهن آگاه رویکردی فرح بخش برای بکارگیری مهارت های ذهن آگاهی و همدلی است تا با شگفتی، عشق و شادی بیشتری زندگی کنیم. در این کتاب عملی، «لوری کامرون» راهنمای الهام بخش، علوم توجیهی و داستان های روشن کننده ای را ارائه می دهد که زندگی شما را متحول خواهد کرد.»
- «چاد -منگ تان» نویسنده کتاب های «فراخوان شادی» و «درون خود را جستجو کنید »
بچه ها بازی را دوست دارند – آنها کاوش می کنند، خیالپردازی می کنند، نمایش می دهند، می سازند، می دوند، می پرند و می خندند. و این زبان جهانی دوران کودکی است. نیازی نیست به آن ها بگویید بازی کنند؛ بچه ها صرفاً به طور طبیعی آن را انجام می دهند. ولی ما بزرگسالان، در زندگی پرمشغله مان گرایش کمتر و کمتری به بازی داریم.
چرا بازی اهمیت دارد؟ روانپزشک معروف، دکتر «استوارت براون »، در کتاب خود با عنوان «بازی: چگونه بازی مغز را شکل می دهد، قوه تخیل را می گشاید و روح را تقویت می نماید »، به توصیف اهمیت بازی در زندگی انسان ها و حیوانات می پردازد. آقای «براون» با حمایت «انجمن جغرافیای ملی » و انسان شناس معروف، «جین گودال »، بازی حیوانات در حیات وحش را مورد مطالعه قرار داد. او کشف کرد، بازی یک رفتار تکامل یافته است که برای سلامت و خوشی حیوانات - صرف نظر از بقا - به خصوص آن هایی که هوش بالاتری دارند، بسیار مهم است. حال خوش از یک هیجان زودگذر یا یک تجربه ی خوشایند موقتی حاصل نمی گردد؛ بلکه آن، حالت بهینه ای از حضور است که از مشغولیت شما در زندگی در زمان حال سرچشمه می گیرد هنگامی که شما در حال درک پتانسیل کامل خود را در ابعاد ذهنی، فیزیکی، روحی و ارتباطی هستید و در قدرتی بزرگتر از خودتان مشارکت می کنید. بنابراین، درک این موضوع که بازی عنصر کلیدی سلامتی و خوشی است جایگاه آن را از امری لذت بخش به موضوعی حیاتی ارتقا می دهد.
همان طور که ما در ابعاد یک روز ذهن آگاهانه - در خانه، کار و بازی - گذر کرده ایم - من تمرینات و خصوصیات یکپارچه ای را با شما در میان گذاشتم که می توانید از آن ها برای بهینه سازی تجربه لحظه به لحظه خود استفاده کنید. حالا نوبت به عشق می رسد. تک تک خصوصیات ذهن آگاهی با عشق ارتباط دارند؛ و بالعکس، هیچ تمرین ذهن آگاهی بدون عشق وجود ندارد. دانشمند «بودا»، «جک کورنفیلد »، می گوید، «نکته ی ذهن آگاهی این نیست که خودتان را کامل کنید؛ نکته این است که عشق خود را به کمال برسانید.» عشق چیزی فراتر از یک هیجان مثبت است: عشق حالت مثبتی است که می توانید آن را پرورش دهید و در تمامی ابعاد زندگی نفوذ کند.
مهارت ها و نگرش های ذهن آگاهی می تواند به شما در رسیدن به این امر کمک کند تا بتوانید از نزدیک به خود نگاه کنید و اجازه دهید قلب شما روشن شود. عادت های ذهنی ما اغلب باعث می شود که ما عشق را به شکلی شفاف و تجسم یافته تجربه نکنیم. برای این که عاشق خود و دیگران باشید باید انتظارات، فرضیات، مقایسه ها، نگرانی ها، ترس ها یا احساس بی لیاقتی را درک و حل کنید که مانع توانایی برقراری ارتباط شما می شود. این امر نیازمند تلاش هوشیارانه است تا با اشتیاق داستان هایی که به خودمان می گوییم را بفهمیم و به چالش بکشیم - اما ارزش آن را دارد که حصارها را فرو بریزیم و خود را آزاد سازیم تا نواقص، بخشش و عشق را کاملاً در آغوش بگیریم. در صفحات آتی، من روش های مشخصی را با شما در میان خواهم گذاشت که بتوانید ارتباط خود را با خانواده، دوستان، و بیشتر از همه، با خودتان تقویت کنید. همان گونه که استاد ذهن آگاهی و روانشناس معروف، «تارا براچ »، می گوید: روابط، ارتباطاتی هستند که در زندگی شما وجود دارند که می توانند «پناهگاهی مقدس، یا مکانی برای التیام و بیداری» شما باشند. این خانم با تاکید بر این که به خود و یکدیگر نگاه عمیق داشته باشیم، می گوید: «با هر کسی که ملاقات می کنیم می توانیم بیاموزیم که به پشت نقاب او نگاه کنیم و شخصی را ببینیم که دوست دارد عاشق باشد و عاشقش باشند. به خیلی از ما باید یادآوری کنند که خوب هستیم، دوست داشتنی هستیم و متعلق به کسی هستیم.» مهارت ها و خصوصیات ذهن آگاهی می تواند شما را به سمتی راهنمایی کند که با نگاهی تازه ببینید و با همدردی و مهربانی زندگی کنید.
«اگر می خواهید به یک روش کاملاً واقع بینانه ذهن آگاهی را به زندگی روزانه خود بیاورید، کتاب «روز ذهن آگاه» یک راهنمای کامل است. به جای دویدن برای رسیدن به خط پایان زندگی، بگذارید این کتاب حکیم شما را از خواب غفلت بیدار کند تا از شگفتی، عشق و رازی که در هر روز وجود دارد آگاه شوید.»
- «تارا براچ»، روانشناس، مدرس و نویسنده کتاب «پناهگاه حقیقی »
- کتاب: چاپی
- چاپ: سیاه و سفید
- مترجم: رضا جمشیدی صفا
- نشر: گنجور
- تعداد صفحات: 513
- قطع: رقعی
- ابعاد: 205x145x25 mm
- وزن: 500 گرم
- شابک: 9786229664636
© تمامی حقوق مادی و معنوی برای مترجم محفوظ می باشد. معرفی کتاب با ذکر منبع بلامانع است.
#روز_ذهن_آگاه #کتاب_روز_ذهن_آگاه #خرید_کتاب_روز_ذهن_آگاه #خرید_آنلاین_کتاب_روز_ذهن_آگاه #خرید_اینترنتی_کتاب_روز_ذهن_آگاه
ویژگی های فیزیکی
گارانتی تعویض
دارد
نوبت چاپ
چهارم
وزن (گرم)
500
تعداد صفحه
500
موضوع
جامعه شناسی و علوم اجتماعی
عنوان
روز ذهن آگاه
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
ویژگی های فنی
مترجم
رضا جمشیدی صفا
نوع چاپ
افست
زبان کتاب
فارسی
تعداد جلد
500
تاریخ چاپ
1400
ناشر
گنجور
شابک
9786229664636
سرشناسه(نویسنده/نویسندگان)
لوری جی. کامرون / رضا جمشیدی صفا
سال نشر
1398
مناسب برای
بزرگسالان
سایر ویژگی ها
نوع کاغذ
سفید
رنگ صفحات
مزایای دیگر
پرفروش واشنگتن پست
ابعاد(سانتی متر)
20-15-2